گزارشی از خلاصه خطبه های نماز جمعه شهرستان چالوس مورخ 3/8/98

 

گزارشی از خلاصه خطبه های نماز جمعه شهرستان چالوس مورخ 3/8/98

کان رسول الله اذا ودع المومنین قال رودکم الله التقوی و وجهکم الی کل خیر ، سیره و روش رسول خدا (ص) با دوستان ومومنین، این چنین بود هرگاه با آنها می خواست خدا حافظی نماید می فرمود : خداوند ره توشه تان را تقوا قرار دهد ، و به هر آنچه خیر است رهنمود تان فرماید ،  دعای خدا حافظیشان تذکر به تقوا بود ، برای آنکه تا ساعتی لااقل از یاد خدا غافل نشوند ، و مرتکب گناه نگردند ، و ایمانا فی یقین : متقین کسانی هستند که ایمانشان در هم آمیخته با یقین است ، ایمان انسانها یک اندازه و در یک سطح نیست برخی ایمان پایدار و ثابت و مستحکم دارند ، برخی ایمان موقت و فصلی ، برخی ایمانشان حرفی است و ادعایی و شعاری ، برخی ایمانشان قلبی و حقیقی و عملی ،  و من الناس من یعبد الله علی حرف ، فان اصابه خیر اطمان به وان اصابته فتنه انقلب علی وجهه خیز الدنیا ، والاخره ذلک هوالخسران المبین ، برخی از مردم کسانی هستند که خداوند را به حرف و زبان می پرستند و باور دارند ، چنانچه خوشی و منفعتی  به آنها رسید بدان دلگرم  میشوند و خدا خدا می کنند و اگر فتنه ای و ضرری و خسارتی بخواهد به آنها برسد مثل اوئل بی ایمان می شوند اینجا در دنیا و آخرت زیان کارند ، فرق بین ایمان و یقین فاصله یک وجبی بین گوش انسان تا چشم اوست ایمان با گوش شنیدن است و یقین با چشم دیدن چقدر تفاوت میان ایندوهست عربها در جایی که عمق آب پیداست از بس که آب صاف است می گویند یقن الماء ، یقین صافی و زلالی جان و روح انسان است ، رسولخدا ازباب قیمتی و ارزشمند ، یقین فرمود ،کمترین چیزی که میان مردم مستقیم شد یقین است یعنی این گوهر نصیب هرکسی نمیشود ، اقل ما اتیتم الیقین ، فردی که به درجه یقین میرسد تمام مراتب ایمان را در خود جمع کرده است چون ایمان شدت و ضعف دارد ، کسی که که اهل یقین شد اندک تردید و شکی در ایمان و باورش ره ندارد هر چه اطراف خود و محیط خود مشاهده می کند ، حق محض است  و حق صرف پا شک سنخیت ندارد ، ایمان گاهی تقلید است ، یعنی عمقی برایش نیست پشتوانه معرفی و علمی برای آن نمی باشد ، بلکه شخص به صرف آنکه پدر و مادر یا یکی از بزرگان قوم و طایفه اش نسبت به چیزی باور و عقیده داشته باشند او هم قبولش دارد و معتقد است ، این نوع ایمان که در آموزه های دینی مان فرمودند نه درست است، نه دوام دارد و نه در شان یک انسان موحد و خدا پرست است که میبایست تحقیقا اصول اعتقادی خود را بداند  ، چنین انسانهایی غالبا با کوچکترین مصیبت و حادثه و خسارت مالی و جانی و ایراد و اشکال و گیر و گور  در در زند گی ایمانشان به یکباره از دست میرود ، زیرا چنین ایمانی همانند گیاه روی آب است ، که با کمترین حرکن آب و جریان پیدا کردن آن و ورزیدن بادی اینطرف و آنطرف میرود ، گاهی ایمان همراه با علم و استدلال و برهان است ، یعنی شخص از روی تقلید و پیروی کورکورانه و گستره ای و بی حساب نسبت به چیزی اعتقاد و باور پیدا نکرد ، براساس و مبنای دلیل و حجت و برهان است این نوع ایمان استدلالی نیز با وجود ارزشمندیش در معرض خطر است بسیاری از فراد آگاه و عالم بر اثر القاء شبهات و افکار نوظهور و سوسه های متزلزل کننده دچار حباب شک و تردید در روح می شوند ، از قدیم گفته اند ، پای استدلالیون چوبین بود، پای چوبین سهت بی تمکین بود، 3 گاهی ایمان توآمان با یقین ، و مشاهده قلبی است ، و دیدن حقیقت و باطن اشیا و موجودات ، چنین ایمانی با تند باد شبهات نه به لرزش در می آید و نه واژگون می شود بلکه جریانات موجبات سکون و آرامش قلب و دلشان میشود،

نشانه های اهل یقین و مومنان واقعی : 1- در امور خود به غیر خدا تکیه و توجه ندارند ، چون تمام اشیاء را از مبداء واحد می دانند حتی ابزار و لوازم و وسایط را نیز مسخر و تحت اختیار حضرت حق می بینند 2- در تمام احوالات خود را در خدمت حضرت حق مشاهده می کنند در خفاء و علن ، در میان خانواده و جامعه در ادره و میدان جنگ ، در کارخانه و مزرعه فکر و ذکرشان متوجه خداوند است ،  3- به درجه ای میرسند که غم و شادی ، راحتی و سختی  در غنی و فقر ، در بیماری و سلامتی حالتشان یکسان است ، ذکر شان این است ، پسندم آنچه را جانان پسندد  ،

خطبه دوم :

فی حدیث قدسی : یا بن ادم کیف لاتجتنبون الحرام ولا اکتساب الآثام و لا تفافون النیران و لاتتقون غضبت الرحمن ،

در حدیث قدسی ، خداوند اینچنین باب گله مندی خود نسبت به بندگانش را باز میکند ، گه ای فرزندان آدم : چرا از ممنوعات . محرمات و منهیات من دوری نمی کنید و از انجام گناهان و کسب معصیت برای خود پروا و اجتناب نمی نمایید ، و از آتش خشم و غضب خداوند نمی ترسید و عظمت رحلت چانسوز پیامبر اعظم الهی محمد مصطفی (ص) را به پیشگاه حجته بن الحسن العسکری و عموم مسلمین تسلیت عرض میکنم ، بر جسته ترین ویژگی و خصوصیتی که همگان در مورد پیامبر اکرم (ص) میگویند و حتی دشمنان به آن اعتراف و اذعان دارند ، دارابودن روح لطیف و قلب مهربان و دلی بی تاب و سوزناک نسبت به انسانها بود ، مسلمانان  یا غیر مسلمانان  و الحب اساسی او این اصل رحمت و محبت را مبنای دعوت خویش قرار داده بود ، اتفاقا راز موفقیت و مقبولیت و محبوبیت آنحضرت نیز بر همین اساس بود ، او بشدت به مردم عشق می ورزید و  برای هدایتشان بی وقفه تلاش و دلسوزی می نمود ، با مخالفان  و حتی کسانی که اذیتش می کردن همواره مدارا و ملایمت  به خرج می داد  تا آنها را به دین حق و صراط مستقیم دعوت نماید و ما ارسلناک الارحمه للعالمین ،

حتی از دشمنان خود نیز کینه بدل نمی گرفت و قبل از هر بندگی آنان را نصیحت و دعوت به اسلام و هدایت می کرد ، بعد از جنگ نیز اسرای جنگی را با لطایف الحیلی دعوت به سعادتمندی می نمود گاهی با بهانه سواد آموختن ، به مسلمانان و هدیه دادن و نیکی کردن نسبت به آنها دیدگاهشان را تغییر می داد ، البته باید توجه داشت این اصل مدارا و ملایمت و دلسوزی حضرت ، هرگز باعث نمی شد  در برابر دشمنان عنود و لجباز و کینه توز و توطئه گر مماشات و ملاحظه ای داشته باشند ، بلکه در صورت تجاوز  یا کشف  توطئه و خیانت با شدت هر چه تمامتر با آنها برخورد میفرمود : مصداق این آیه شریفه بودن : ( فاما تثقفنهم فی الحرب فشرد بهم من خلفهم لعلهم بذکرون ، ( سوره انفال آیه 8 ) اگر آنان را در جنگ یافتی آنچنان به آنها حمله کن که شکر و جمعیتی که پشت سرشان هستند پراکنده شوند شاید متذکر شوند و عبرت گیرند ، به تعبیر حضرت امام رضوان ا... تعالی علیه ، قتال و جهاد ا با مشرکان و کفار براساس و مدار مهر و دلسوزی بود هم نسبت به خود شخص کافر حربی و جنایت کار و هم نسبت به جامعه ، چون با قتل آن کافر از خسران  زیانش جلوگیری می شد و بیشتر از آن مرتکب جنایت نمی شد ، هم غده چرکی  را از جامعه جدا می کرد و با این عمل جراخی ، پیکر جامعه را از درد کشنده نجات میداد لذا جهاد او هم مظهر رحمت و محبت بود ، اگر پزشکی پیکری را پاره کند یا برای انسداد عروق و شریانات قلبی ، قفسه سینه ی را نیم متر میشکافد این اسمش جنایت و ظلم است با عین محبت و لطف و خدمت و سلامت بخشی رسولخدا سرتاسر زندگیش و همه نگاهش به همه چیز این گونه بود ،

شهادت امام مجتبی (ع) و امام رضا (ع) را نیز تسلیت عرض می کنم ، چون وقت محدود است اشاره ای مناسبت شهادت امام رضا (ع)  فقداشته باشم ، مامون عباسی ملعون همچون پدر ستمگر و جنایتکارش که امام کاظم (ع) را از مدینه خارج کرد ، و به نوعی تهدید بزرگ حکومت را با اینکار خواست از خود دور نماید ، حضرت را به بغداد برد و نهایتا بشادت رساند ، مامون عباسی هم که تربینت شده دست چنین پدری بود بلکه از او هم زیرکتر و سیاس تر و شیطانتر بود ، لذا بعد از غلبه و پیروزی بر برادرش امین در بغدا که او را بقتل  رسانیده بود ، دنبال تحکیم و تثبیت قدرت و حکومت بر آمد ، او یکی از عوامل و یا راههای استحکام بخشی قدرت و زمامداریش را  در این میدید فرزند پیغمبر ، محبوب امت اسلام امام رضا (ع) را نزد خود بیاورد تا امتیاز زاتی برای خود ایجا کند ، هم خیالش کاملا راحت خواهد بود بزرگترین معارض حکومتشان بنی هاشم زیر نظر حکمت و جاسوسان و ماموران  ، حکومتی قرار دارد و کمترین اقدام و تحرکی ضد حکومت بنی العباس و به سرکردگی مامون از امام سر نمی زند و هم بنی هاشم و علویان در بلاد اسامی دست به قیام و نهضتها و اقدامات  انقلابی که میزدند با وجود امام رضا در مرکز و کانون حکومت عباسی حرمت داری هواخند کرد و به احترام بزرگ علویان آرام خواهند بود ، برخیها هم گفته اندمانون بدنبال منبع علمی مطمئن بود تا بتواند پاسهگوی معضلات علمی آنروز جامعه اسلام باشد لذا گفت چه کسی بهتر از امام رضا (ع) که زبانزد عام و خاص می باشند که این احتمال بسیار بعید است ، به خاطر دلیل و مصادیق تارخی فراوانی که وجود دارد آ« ملعون جلسات مناظره های علمی را هم بقصد تحقیر و کوچک کردن امام رضا (ع) برگزار می کرد ، و مقصود دیگر شیطانی مامون این بود تا آن جایگاه معنوی و الهی و روحیه زهد ، دنیاگریزی امام هشتم را در نگاه مردم بشکند و اینطور جلوه دهد که امام رضا در حکومت چندان بی میل به رفاهیات و راحت طلبی نیست تا حالا آب نبود که شنا کنند ، روز وقف بعنوان سنت حسنه مستمره میان مسلمین از صدر تا کنون را داریم که جا دارد ، ترویج و کسترش بیشتری پیدا کند ، دلیل وقف کردن هم این است عمر ها کوتاه سات ، عمر طبیعی 70 / 80 / الی 90 سال است 90 سال در برابر عمر دنیا چیزی نیست زندگی و دنیا ادامه دارد ولی کار من و شما در مدتی تمام می شود ، وقف این مشکل را حل می کند عمرش که کوتاه است ، مالش هم که کم است با وقف کردن جبران عمر  کوتاه و عمل و توشه کم خواهد شد وقف سرمایه گذاری است برای آینده وقف رشد دادن مال است ، وقف جبران گذشته می شود ، وقف بزرگترین و مهمترین عامل و وسیله نشر و ترویج و تبلیغ دین است شما ببینید اگر بزرگان ما مساجدی که در شهرها هست در محلات  و نقاط مختلف هست زمینش را وقف نمی کردن ، مسجد درست نمی شد ، حسینه و تکیه ها درست نمی شد ، تبلیغ دین صورت می گرفت نماز جماعت برگزار می شد ، جلسات قرآن و ترویج قرآن و نقل حدیث صورت می گرفت ؟ نه

هفته بسیج و دانش آموزی و شهادت محمد حسین فهمده را داریم که بروح آن عزیز درود و صلوات  می فرستیم ، شهید والامقام حسین فهمیده با آن کار اعجاب برانگیز و عمل شجاعانه و شهادت طلبانه خود با وجود صغر و کمی سن هم پیام و درسهای بسیاری را برای همگان خصوصا جوانان و نوجوانان بر جای گذاشتن ، علاوه بر آن رهبر هشتاد و اندی سال در حال سیر و سلوک و عزفان ، لرزانده جکومتهای مستکبران ، پایه گذار نظام اسلامی و شیعی در زمین را نه تنها به تحسین و تمجید وا داشت بلکه متواضعانه عنوان رهبر و الگو بودنش را مطرح فرمود ، که رهبر شما آن طفل 13 ساله ای سات که نارنجک به کمر می بندد و خود را زیر تانک دشمن قرار میدهد ، اما پیام و درسهای آن اقدام دلیرانه ، 1- درک شرایط و موقیعت های و اقدام سنجیده 2- درس تکلیف مدارس و انجام وظیفه ، 3- درس سن و سال نشناختن تغییر و تعیین سرنوشت و اوضاع بحرانی 4- تیر خلاص به دشمن زدن به اینکه تا چنین کردانی مقابل دشمنان هستند امکان پیروز ی شان صفر است ،

هشتم آبان روز پدافند غیر عامل است ، سفارش و تاکید فراوان شده که همگان چه مسئولین چه مدرم این موضوع ایمن سازی محیط و کاهش آسیب پذیری و حفظ  صیانت از جان و مال و سرمایه ها را جدی بگیریم و این هرگز ربطی به دور یا نزدیک بدون خطر و تهدید و جنگ و امثالهم ندارد ، مکمل پدافند عامل همین پدافند غیر عامل است اگر تسلیحات نظامی قابل توجهی هم داریم باز برای کاهش خسارت نیاز است بستر های مناسب  لازم برای ایمین یخشی و حفظ ماندن داشته تدبیر شود برای همه کشور ها یان سیاست حیاتی است ، چه رسد به نظام مقدس و کشورمان با وجود آن همه دشنان قسم خورده و عصبانیتهایی که در ناکامیهای پی در پی توطئه ها داشته اند هرگز از فکرجنگ و نابودی کشورمان بیرون نمی روند لذا جا دارد زیر ساختمهای حفاظتی فراهم گردد ،

 

 

e-max.it: your social media marketing partner